هانای عزیزمهانای عزیزم، تا این لحظه: 10 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

دنیای شگفت انگیز از جنس هانا

به استقبال فرشته کوچلو

1393/1/28 13:28
نویسنده : مامان هانا
48 بازدید
اشتراک گذاری

خدای من زندگی گاهی اوقات واقعا یک رنگ دیگریست با آمدن هانای دوست داشتنی حس زندگی دوچندان شد وبا تمام وجود از خدا متشکرم با بت هدیه زیبا که به من و بابایی اهدا  کرد

صبح روز موعود(24 فروردین93) به همراه مامانم و بابایی به بیمارستان مسعود رفتیم چند ساعت قبل عمل ما در آنجا بودیم برای یک سری از کارهای بیمارستان....

بعد از مشخص شدن اتاق و گرفتن عکسای یادگاری من راهی اتاق عمل شدم حسم جدااز  خوشحالی و ذوق زیاد کمی ترس هم بود اما شیرین ... برای اولین بار به اتاق عمل میرفتم ولی با این وجودبعد از چند ساعت از اتاق عمل برگشتم و وقتی که به هوش آمدم اولین چیز که من را متوجه خودکرد درد زیر شکمم بود که افتضاح دردش زیاد بود از اینها بگذریم...................

مهمترین چیز که دوست دادم در مورد آن بنویسم هانای عزیزم است

تجربه اولین باردیدمش با وجود آن همه درد

تجربه اولین بار بغلش کردم

تجربه اولین بار نگاهش کردم

تجربه اولین بار شیرش کردم

تجربه اولین بارکنار هم خوابیدیم

تجربه اولین صبح کنار اون بیدار شدم

واقعا شیرین ودوست داشتنی هستند

وای خدای من........به خاطره این همه محبت به درگاهت سجده می کنم

خدایا شکرت.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)